“امارت اسلامی نمیخواهیم نمیخواهیم” این صدای افغانستان جدید است که همانگونه که انتظار میرفت یا حداقل شخصا آنتظار داشتم تازه متولد شده است
Continue Reading !زنده باد افغانستان جدید
“امارت اسلامی نمیخواهیم نمیخواهیم” این صدای افغانستان جدید است که همانگونه که انتظار میرفت یا حداقل شخصا آنتظار داشتم تازه متولد شده است
جالب است که وکیل این قاضی خونخوار و خبیث و منفور میگوید که “حکمی علیه یک دادستانی صادر شده که تمام هم و غمش حفظ امنثیت شهری بوده ولی بجای تقدیر دو سال تحمل حبس کرده است”!
اول اشاره کنم که زندگی زن و مرد و کودکان همیشه در طول تاریخ به همین شکل نبوده است. آنچه ما امروز به آن خانواده میگوییم و تعریفی که از آن داده میشود خانواده تک همسر است. یک مرد ویک زن. و کودکان. یک رابطه ای بین این ها برقرار است. اما خانواده تک همسر تنها شکل مناسبات بین مرد و زن و تنها شکل خانواده نیست بلکه متاخرترین آن است.
جمهوری اسلامی همیشه دروغ میگوید و آمارهایش کلا جعلی است. بعلاوه در این مورد معیارها هم فرق میکند. از نظر قوانین جمهوری اسلامی دختر نه ساله کودک حساب نمیشود و آماده ازدواج است. پسر ۱۵ ساله کودک حساب نمیشود
اعتصابی با این ابعاد در مرکز مهمی چون نفت یک رویداد بسیار تاریخی و پر آوازه و مهم در جامعه است و بی دلیل نیست که توجه بسیار وسیعی را چه در داخل کشور و چه در سطح بین المللی به خود جلب کرده است. ..
مشکل جمهوری اسلامی بیش از هر چیز خود جمهوری اسلامی است. این حکومت صفوفش را با نفرت پراکنی علیه کل ارزشهای غرب و ضد آمریکائی گری پرورش داده و دور هم جمع کرده است.
آنچه که کمونیستها دنبال میکنند در واقع آرزو و خواست قلبی اکثریت مردم است. همه مردم میخواهند که در رفاه زندگی کنند، در امنیت زندگی کنند، منزلت و حرمت داشته باشند، مورد استثمار و ستم و تبعیض قرار نگیرند، کسی بر آنها سلطه و حاکمیت نداشته باشد و به آنها زور نگوید
مهمترین مزیت و خصوصیت جو بایدن بعنوان رئیس جمهور بعد از ترامپ اینست که از نظر خصوصیات یک سیاستمدار متوسط و بدرجه ای عادی است. در برابر رسانه ها دروغهای شاخدار نمیگوید، حرفهای بی ربط و بی معنا نمیزند، زنان را تحقیر نمیکند ، مهاجرین و پناهندگان را با حیوانات مقایسه نمیکند
آنچه که کمونیستها دنبال میکنند در واقع آرزو و خواست قلبی اکثریت مردم است. همه مردم میخواهند که در رفاه زندگی کنند، در امنیت زندگی کنند، منزلت و حرمت داشته باشند، مورد استثمار و ستم و تبعیض قرار نگیرند، کسی بر آنها سلطه و حاکمیت نداشته باشد و به آنها زور نگوید…
ما همیشه بر انزوای جمهوری اسلامی و بایکوت این حکومت تاکید کرده ایم و دولتهایی که با جمهوری اسلامی مماشات میکنند را مورد نقد و اعتراض قرار داده ایم. امروز به یمن خیزشهای مردمی در ایران، دنیا میداند که حکومت اسلامی ربطی به مردم ایران ندارد و قاتل مردم اس. بویژه با خیزش آبان ماه و کشتار هزار و پانصد نفر از عزیزان مردم بتوسط آدمکشان جمهوری اسلامی، همه دنیا متوجه جنگ و جدال گسترده در ایران علیه جمهوری اسلامی شد و حساب این حکومت را از مردم جدا کرد. در یک سال اخیر بویژه با سرنگونی هواپیمای اوکراینی و کشتار ۱۷۶ سرنشین این هواپیما، و بعدا با اعدام نوید افکاری قهرمان جوان کشتی، و بعد از آن با آدم ربایی و اعدام روح الله زم فضای بین المللی بسرعت علیه جمهوری اسلامی عوض شد. حدود ۵۰ کشور در محکومیت اعدام ها در ایران و بویژه اعدام کودکان بیانیه دادند و آنرا محکوم کردند، عفو بین الملل علیه جمهوری اسلامی بیانیه داد و گزارش تکان دهنده ای از پایمال کردن حقوق انسانی توسط جمهوری اسلامی را منتشر کرد و این حکومت را محکوم کرد، سازمان ملل قطعنامه علیه جمهوری اسلامی صادر کرد و نقض حقوق انسانی در ایران را محکوم نمود و اتحادیه های کارگری مختلفی در پاسخ به فراخوان ما برای بایکوت جمهوری اسلامی پاسخ مثبت دادند. این فضا نشان میدهد که ما یک گام اساسی به سمت بایکوت جهانی جمهوری اسلامی جلو آمده ایم و بایکوت جهانی این حکومت مثل بایکوت حکومت نژادی آفریقای جنوبی به هدفی در دسترس تبدیل شده است. این مهم است که ما مردم با این روند فعالانه همراهی کنیم. بایکوت جمهوری اسلامی از نظر سیاسی و ورزشی و هنری و غیره فضا را بر حکومت اعام و شکنجه و زندان حکومت دشمن مردم تنگ تر میکند و صفوف این حکومت را بهم میریزد…
در پرتو این بحثها که همانگونه که اشاره ای کردم فقط به احزاب موسوم به حکمتیست نیز محدود نیست، شاهد یک تحول اساسی تر در جنبش چپ و کمونیستی هستیم. در واقع شاهد یک نقطه عطف در این جنبش هستیم. چپ فرقه ای و غیر سیاسی و به اصطلاح “مارکسیسم قانونی” و خط امامی در هماهنگی با هم آخرین بندهای خود را از کمونیسم سیاسی و کارگری قطع میکنند و نه فقط این، بلکه با افتخار و جنجال این فاصله گیری را به جامعه اعلام میکنند. هرچه ما بیشتر مشغول فعالیت سیاسی میشویم و از کنار حملات هیستریک این جریانات با بی تفاوتی میگذریم، آنها شدیدتر و تندتر در هر رویداد و رهگذری به حزب کمونیست کارگری حمله میکنند.