حزب و تحریم اقتصادی، پاسخی به علی جوادی و محمد آسنگران 

حزب و تحریم اقتصادی، پاسخی به علی جوادی و محمد آسنگران 

فروردین ۱۳۹۹

علی جوادی و محمد آسنگران در یک بحث ویدئویی تحت عنوان “تحریم اقتصادی در دوران کرونا: سیاست کمونیسم کارگری، سیاست حمید تقوایی” ظاهرا به نقد میزگردی پرداخته اند که من و رفیق حمید تقوایی روز ۲۷ مارس در تلویزیون کانال جدید با عنوان “تحریم جمهوری اسلامی در دوران کرونا” داشتیم و کیوان جاوید گرداننده آن بود. از عنوان بحث محمد آسنگران و علی جوادی روشن است که این دو میخواهند نشان دهند که سیاست حمید تقوایی که لیدر حزب کمونیست کارگری است با کمونیسم کارگری مغایر است. اما یک کلمه بحثی در نقد گفته های حمید تقوایی در بحثهای این دوستان نیست. بلکه تماما روی یک جمله سوالی از من تمرکز دارند و آن اینست که میگویند ” کاظم نیکخواه گفته است تحریمها برداشته شود که چه بشود؟”. همین نیم جمله تمام سرمایه این دوستان برای ۴۶ دقیقه حرف زدن و پرتاب کردن انگهای متعدد و زمخت علیه ما شده است. و هرکس که این بحث را گوش کند فورا متوجه میشود که چنته این دوستان خالیست و متاسفانه در این شرایط وانفسا در جای بسیار بدی هم ایستاده اند.
ما چه میگوییم و آنها چه میگویند؟
ما از همان ابتدای میزگرد تلویزیونی گفتیم که تحریمها علیه مردم است و ما با آن مخالفیم. اما خود را در کنار محکوم کنندگان یا بهتر است بگویم جریاناتی که کارزار علیه تحریم ها راه انداخته اند قرار ندادیم. حقیقت اینست که نفس برگزار کردن یک میزگرد در مورد تحریمهای اقتصادی در این شرایط مشخص به این دلیل بود که “نایاک” و طیفهای دیگری از لابی های جمهوری اسلامی در گوشه و کنار جهان به بهانه ایپدمی کرونا کمپینها و طومارهایی را در دفاع از لغو تحریمها فعالانه به جریان انداخته اند و مردم را به پیوستن به آن فرا میخوانند. سوال اینست و این بود که آیا نباید تبلیغات و حرکتی برای لغو تحریمها به جریان انداخت؟ جواب ما به این سوال در این شرایط مشخص منفی است. یعنی تمرکز روی مقابله با تحریمها و فعالیت و کارزار و کمپین برای لغو آن نادرست است. هرگونه اقدام از این دست در این شرایط آشکارا به کیسه جمهوری اسلامی خواهد رفت. نه فقط به دلیل اینکه لغو تحریمها حکومت را از نظر اقتصادی تقویت میکند بلکه مهمتر از آن به این دلیل که گفتمان جهانی را که محکوم کردن جمهوری اسلامی بخاطر شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی و قتل فجیع ۱۷۶ مسافر این هواپیما بود، به گفتمانی بنفع حکومت تغییر میدهد. ما نباید اجازه دهیم که یک حکومت بشدت جنایتکار و قاتل، از کرونا به نفع خود و بنفع تغییر گفتمان جهانی به نفع خود استفاده کند. این اساسی ترین انگیزه ما برای وارد نشدن به فعالیت علیه تحریمهاست. در عین حال روشن است که لغو تحریمها دست حکومت را در اقدامات تروریستیش از نظر اقتصادی بازتر میگذارد. و دلیل سوم و مهمتر اینست که کلا فضای جامعه ایران فضای سرنگونی طلبی است. با کرونا سرنگونی طلبی تمام نشده است. برعکس مردم خشم و نفرت بیشتری نسبت به حکومت پیدا کرده اند. در این شرایط هرگونه گفتمانی که این جنبش سرنگونی طلبی را تحت الشعاع قرار دهد، از نظر عملی بشدت نادرست است و از نظر سیاسی قرار گرفتن در کنار “نایاک “و دیگر لابی های جمهوری اسلامی است و بنفع این حکومت است. علی جوادی و محمد آسنگران بدون اینکه خود بخواهند دقیقا در اینجا ایستاده اند.
موضع درست در مورد تحریمها در این شرایط اینست که روی انزوای جهانی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی تاکید کنیم و محاکمه سران حکومت به جرم جنایت هواپیمای اوکراینی و دیگر جنایاتش را پیگیری نماییم و برجسته نماییم. نباید اجازه داد که مدافعان آشکار و پنهان حکومت گفتمان جهانی را بنفع جانیان حاکم در ایران تغییر دهند.
روشن است که تحریمهای اقتصادی به ضرر مردم است و فشار اقتصادی سنگین تری را بردوش مردم قرار داده است و مشغله تامین معیشت را برجسته تر کرده است. اما تلاش و تبلیغات و کارزار راه انداختن برای لغو تحریمها در این شرایط بیشتر از آن به زیان مردم و جنبش سرنگونی طلبی مردم است.
تردیدی نیست که اوضاع اقتصاد در همه جای دنیا امروز بهم ریخته است و اقتصاد جمهوری اسلامی در حال فروپاشی کامل است و نیاز حیاتی ای به لغو تحریمها دارد. اما مساله ما نجات اقتصاد جمهوری اسلامی نیست. بلکه دفاع از معیشت و رفاه تک تک مردم است. بطور واقعی بهبود وضعیت رفاهی مردم به لغو تحریمها گره نخورده است. به تغییر توازن قوا بنفع مردم گره خورده است. جنبش و کارزار برای دفاع از معیشت همه شهروندان کار اصلی ما در این دوره بحران کروناست که زندگی همه مردم را تهدید میکند. منحرف کردن اذهان از این مساله مهم و رفتن سراغ محکوم کردن و تبلیغات کردن برای لغو تحریمها، روزنه ای برای فرار حکومت از فشار جنبش تامین معیشت باز میکند. پول و ثروتهای عظیم و نجومی ای در ایران در دست و بال حکومتی ها و مفتخوران سرمایه دار وجود دارد. یک نمونه کوچکش در همین روزها علنی شدن تخصیص هزاران میلیارد تومان به بودجه حوزه های علمیه و بنیاد المصطفی و نهادهای طفیلی رنگارنگ تبلیغات اسلامی و طلبه پروری و صدا و سیمای حکومت بود. اگر گفتمان تامین معیشت و رفاه شهروندان را در جامعه دامن بزنیم و فعال کنیم، میتوان کاری کرد که بخشی از ثروتهای عظیمی که در چنگ حکومت و مفتخوران است، از چنگ میلیاردرهای حاکم در بیاید و به حقوقها و رفاه مردم اختصاص داده شود. اگر نه صدتا تحریم هم لغو شود چیزی به جیب مردم نخواهد رفت. همچنانکه صدها میلیارد دلار از دارایی های بلوکه شده که بعد از معاهده برجام به جمهوری اسلامی داده شد یک ذره در وضعیت مرم بهبودی ایجاد نکرد بلکه دقیقا آخوندها و آقا زاده های مفتخور را علیه مردم پروار تر کرد.
جنبش سرنگونی و تحریمها
علی جوادی و محمد آسنگران چندجا این اتهام را به سوی ما پرتاب میکنند که ما گفته ایم تحریمها بنفع جنبش سرنگونی است و از ان حمایت میکنیم. این یک کذب محض و ادعای بی پایه است که از سر بی مایگی و خالی بودن چنته بدان متوسل میشوند. ما و مشخصا من بارها و بارها تاکید کرده ایم که از سیاست و اقدامات هیچ حکومت و دولتی در هیچ شرایطی حتی آنجا که احیانا به نفع مردم باشد دفاع و حمایت نمیکنیم و نباید بکنیم. زیرا تردیدی نداریم که پشت آن اهداف ارتجاعی ای قرار دارد که دیر یا زود خود را نشان خواهد داد. تحریمهای آمریکا هم هدفش سر میز مذاکره کشاندن جمهوری اسلامی توسط دولت ترامپ است. اما همانگونه که اشاره کردم این بدان مفهوم نیست که فعالیت برای محکوم کردن تحریمها و کمپین و کارزار برای آن راه انداختن بنفع مردم است. برعکس چنین سیاست و اقدامی بویژه در این شرایط هرکس را که بدان متوسل شود را در کمپ جمهوری اسلامی قرار میدهد و علیه مردم است. حتی اگر صد بار هم شعار “نه به جمهوری اسلامی” بگوید و خود را سرنگونی طلب بداند.
توسل به بیانیه حزب
محمد آسنگران در این میز گرد از جمله به چند جمله از بیانیه حزب در نوامبر سال ۲۰۱۸ در رابطه با تحریمها اشاره میکند و میگوید بحث ما در رابطه با تحریمها علیه این بیانیه و علیه سیاست حزب است و از نظر تشکیلاتی ایراد جدی دارد. این هم جالب است. کسانی که کادر و عضو دفتر سیاسی حزبند و مدتهاست عملاکوچکترین قدمی در دفاع از حزب و بنفع حزب بر نداشته اند و حتی در بحثهایشان از حزب کمونیست کارگری اسم هم نمیبرند و خود را نماینده “جنبش کمونیسم کارگری” میخوانند، از ما فول تشکیلاتی میگیرند و تذکر تشکیلاتی میدهند و میگویند مصوبات حزب را زیر پا گذاشته ایم!بیانیه حزب را هم خود ما نوشته ایم و میدانیم آنجا چه گفته ایم و چه نگفته ایم. آن بیانیه مشخص هم دقیقا بحث و موضعش همینست که تحریمها علیه مردم است اما برای خلاص شدن از این بحران و این فشارها باید جمهوری اسلامی را سرنگون کرد. بیانیه میگوید “..هدف دولت آمریکا از تشدید تحریمهای اقتصادی آشکارا کشاندن حکومت اسلامی به پای میز مذاکره و کنار آمدن و سازش آن با سیاستها و استراتژی طبقه حاکم آمریکاست. تلاش جریاناتی که هدف دولت ترامپ را “کمک به مبارزات مردم ایران” معنی میکنند، جز فریبکاری چیز دیگری نیست. اما تلاش طیفهای گوناگون طرفدار حکومت اسلامی برای مبرا جلوه دادن این حکومت از این بحران که ادامه تبلیغات پوچ و رسوای آنها در مورد “گشایشهای عظیم برجام” است نفرت انگیز تر است.
مسبب وضعیت کنونی بیش از هر چیز جمهوری اسلامی و سیستم سرمایه داری مافیائی حاکم است که جز فلاکت و عقب گرد چیزی برای مردم ببار نیاورده است. برای خاتمه بخشیدن به این وضعیت باید جمهوری اسلامی را سرنگون کرد. این تحریمها و شرایطی که ایجاد کرده بحق خشم و نفرت مردم از جمهوری اسلامی را تشدید کرده و مبارزه برای سرنگونی این حکومت را گسترش بیشتری خواهد داد…” (بیانیه حزب کمونیست کارگری در مورد تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ۷ نوامبر ۲۰۱۸)
آیا روشن نیست که این بیانیه دارد چه میگوید؟ “برای خاتمه بخشیدن به این وضعیت باید جمهوری اسلامی را سرنگون کرد”. آیا این موضع ماست یا موضع کسانی که خط اصلی شان تبلیغات و کارزار و فعالیت برای لغو تحریمها علیه جمهوری اسلامی است؟ محمد آسنگران موقع نقل قول آوردنش از بیانیه، درست قبل از این جمله متوقف میشود و بعد ما را به زیر پا گذاشتن سیاست حزب متهم میکند و تذکر تشکیلاتی میدهد!
از نظر ما تحریمهای آمریکا به زیان جمهوری اسلامی و بیشتر از آن به زیان مردم است. اما همانگونه که گفتم تلاش و کارزار و تبلیغات برای لغو تحریمها در این شرایط یعنی کاری که این دوستان میکنند، بیشتر از هرچیز به زیان مردم است. اگر این دوستان بخواهند یک ذره از حد حرف فراتر بروند (که معمولا نمیروند) متوجه میشوند که فورا خود را در کنار لابی های حکومت اسلامی خواهند دید و انها برایشان کف خواهند زد.
استناد به منصور حکمت
علی جوادی در همه جا با بحثهای کلیشه ای شهرت دارد. از این نظر میتوان گفت شهره است. در میان جریانات مختلف از این نوع کلیشه پردازان کم نداریم. متاسفانه در حول وحوش نظرات منصور حکمت هم شماری هستند که بحثهای او را به دگم و کلیشه تبدیل کرده اند و متد و جهت گیری اساسی آنرا متوجه نشده اند. علی جوادی یکی از آنهاست. این دوست ما در بیست سال پیش که دو سال بعدش منصور حکمت درگذشت فریز شده است و یک جمله فراتر از آن را نه میتواند هضم کند و نه بیان کند. یا چیزی را منصور حکمت گفته است یا نگفته است که غلط است! محمد آسنگران هم بنظرم از سر گرایش اپوزیونیسم سطحی اش که فکر میکند نقد رهبری حزب یک خصوصیت و مزیت مهم است، به این دام افتاده است. این در واقع زدن زیراب خط و جهت گیری رادیکال و زنده و پویای منصور حکمت و کلا کمونیسم کارگری است. میتوان در نقد این روش کتابها نوشت. در این مصاحبه هم به نوشته ای کوتاه از منصور حکمت در سال ۱۹۹۵ یعنی درست یک ربع قرن پیش رجوع میدهد که منصور حکمت در مورد تحریمها نکاتی را تاکید کرده است. تازه آنجا هم منصور حکمت بحثش علیه کسانی است که تحریمهای اقتصادی را بنفع سرنگونی حکومت تلقی میکنند. اما هرچه باشد شرایط امروز ایران با بیست و پنج سال پیش بسیار بسیار متفاوت است. این را هر کودک دبستانی میداند. حتی نسبت به یک سال پیش هم اوضاع عوض شده است. اگر منصور حکمت در زمان جنبش آبان ماه زنده بود، یا بعد از سرنگونی هواپیمای اوکراینی و کشتار ۱۷۶ سرنشین این هواپیما آیا بازهم همان مواضع و بحثهایی را داشت که قبل از آن داشت؟ اگر منصور حکمت دو سال قبلتر از سال ۲۰۰۲ در گذشته بود آیا از نظر اینها میشد کسی مثلا بگوید “انقلاب سلبی است” و غیره؟ اینجا فقط همینقدر تاکید کنم که این نقطه عزیمت خشک و مذهبی و منجمد فقط به زیان منصور حکمت و کمونیسم کارگری واجتماعی است. و روشن است که حزب ما نمیتواند در این چارچوب حرکت کند و نخواهد کرد.
“کانون مباحث کمونیسم کارگری”
و بالاخره به اینکه این دو نفر در این ویدئو تحت نام “کانون مباحث کمونیسم کارگری” بحث کرده اند، نیز اشاره ای بکنم. من اینجا به جنبه اساسنامه ای و انحلال طلبانه این نوع تشکیلات سازی در درون حزب نمی پردازم. جداگانه باید در مورد آن بحث کرد. کلا علی جوادی استاد اعلام محافل و تشکلهای پوشالی است. کسانی که با حزب کمونیست کارگری و سابقه آن آشنا هستند فورا تشخیص میدهند که این هم یک کپی برداری مضحک از “کانون کمونیسم کارگری” است که سالها پیش منصور حکمت در حزب کمونیست ایران تشکیل داد و مقدمه بیرون آمدن از آن حزب و تشکیل حزب کمونیست کارگری بود. علی جوادی در چنبره کلیشه پردازی و محفلیسم اش گیر افتاده است و قبلا هم با حزب اتحاد کمونیسم کارگری دست به چنین اقدامات پوشالی ای زده است و چیزی جز بن بست و شکست نصیبش نگردیده است. و امروز با محمد آسنگران و محمود احمدی باز فیلشان یاد هندوستان کرده و دارند با اعلام یک کانون کذایی محفلیسم شان را رسمیت میدهند. اینکه با این تشکل سازی آیا نیتشان اینست که میخواهند فاصله خود را با حزب بیشتر کنند یا نه بعدا معلوم خواهد شد اما رسما معنای دیگری جز این ندارد.
بهرحال این محفل و خط و سیاستش برای کادرها و اعضای حزب شناخته شده است و جایی در این حزب ندارد و حزب کمونیست کارگری متحد و محکم دارد کارش را میکند و تلاشهای اینچنینی نمیتواند مانع پیشروی و فعالیتهای گسترده آن شود.