گلوبالیزاسیون و طبقه کارگر

گلوبالیزاسیون و طبقه کارگر


قسمت اول

در پیش چشم ما در اول قرن بیست و یکم (و در واقع از اواخر قرن بیست) تحول بسیار مهمی در جریان است و آن کم رنگ شدن هرروزه و تدریجی مرزهای ملی استּ ملت-دولتها با زمان ما ناخوانایی خودرا هر روز بیشتر نشان میدهندּ موانع ملی یک مانع آشکار بر سر راه پیشروی بشریت استּ مانعی که تکنیک و ارتباطات امروز عملا از بسیاری جنبه ها دارد آنرا دور میزندּ رشد تکنیک و نیاز حرکت سرمایه دارد مرزهای ملی را که در خلال دو قرن پیش تا اوایل قرن گذشته بدور مردم کشید و آنها را به “ملتها” تقسیم کرد بتدریج کنار میزندּ اما آنچه “گلوبالیزاسیون” خوانده میشود این حرکت را توضیح نمیدهد بلکه تلاشی است برای کند کردن و تغییر مسیر دادن این حرکت به نفع سرمایه داران و به زیان کارگران و توده های مردمּּ “گلوبالیزاسیون” را دولتها و صاحبان سرمایه طراحی کرده اندּ نهادهای اصلیش بانک جهانی و صندوق بین المللی پول (IMF )و سازمان تجارت جهانی ( WTO) و سازمان بین المللی کار (ILO ) هستندּ اساس سیاست “گلوبالیزاسیون” اینست که در عصر جهانی شدن٬ در عصر اینترنت٬ در عصر ارتباطات عظیم جهانی٬ راه حرکت سرمایه و سود آوری کورپوراسیونهای عظیم اقتصادی را باز کند و در عین حال از بهم پیوستن کارگران به عنوان طبقه ای جهانی پیش گیری نمایدּ سرمایه ها دارند آزادانه به هرجا که بخواهند حرکت میکنندּ هرجا کارگر ارزان هست سرمایه از این و آن گوشه جهان بدانجا سرازیر میشودּ اما کارگر وقتی میخواهد به جایی برود که نیروی کارش گرانتر خریده میشود دم مرز نگهش میدارندּ پاسپورتش را کنترل میکنندּ دلیل کوچش را می پرسندּ “دلیل اقتصادی” یعنی همان که تمام فلسفه عبور آزادانه سرمایه از مرزها را توضیح میدهد در مورد کارگر مطلقا قابل قبول نیستּ کارگر باید به “کشور خودش” برگرددּ با دستمزد نازل بسازدּ گلوبالیزاسیون یعنی جهانی شدن سرمایهּ اما کم رنگ شدن مرزها و آن تحولی که بطور عینی دارد اتفاق می افتد منتظر این “گلوبالیزاسیون” دست و پا بریده نمیشودּ بشریت را دیگر نمیتوان در چارچوب ملتها و مرزها زندانی کردּ میتوانند حرکت او را کند کنندּ میتوانند حرکت او را مشقت بار و خطرناک کنندּ اما نمیتوانند و نتوانسته اند مانع حرکت او شوندּ ما در اوایل یک انقلاب هستیمּ انقلابی که همچون یک بیگ بنگ یا زلزله عظیم جوامع بشری را تکان خواهد دادּ مناسبات موجود را زیر و رو خواهد کردּ ارزشها و سنتها و فرهنگ و قوانین موجود را به تاریکخانه های تاریخ خواهد سپرد و طرحی نو در خواهد انداختּ

آی ال او و گلوبالیزاسیون


سازمان جهانی کار که خود یکی از نهادهای اصلی گلوبالیزاسیون است در گزارش امسال خود از این سخن میگوید که گلوبالیزاسیون نتوانسته است شکاف میان فقیر و غنی را پر کندּ سازمان جهانی کار در گزارش خود میگوید “رشد اقتصادی جهان نتوانسته است به اشتغال بهتر که به کاهش فقر بینجامد ترجمه شودּּایجاد اشتغال٬ بار آوری کار و بهبود دستمزدها و کاهش فقر در مناطق مختلف جهان روندهای متفاوتی را نشان میدهد” خوان سوماویا مدیر کل آی ال او میگوید “پیام اصلی این گزارش اینست که تا مقطع کنونی ایجاد شغلها و درآمدهای بهتر برای کارگران اولویت سیاستگزاران نبوده است” و اضافه میکند “گلوبالیزاسیون تا کنون به ایجاد فرصتهای شغلی کافی و خوب در سطح جهان منجر نشده استּ این وضعیت باید تغییر کند و همانطور که بسیاری رهبران جهانی قبلا گفته اند ما باید ایجاد کار مناسب را یک هدف محوری تمام سیاستهای اقتصادی و اجتماعی خود قرار دهیم” و میگوید این گزارش ابزار خوبی برای چنین تحولی استּ در گزارش آی ال او به کشورهای آمریکای لاتین٬ آسیای جنوب شرقی و آفریقا و آسیا اشاره میشود و گفته میشود در عین حال که گلوبالیزاسیون در آسیای جنوب شرقی به اشتغال بیشتر و بهتر منجر شده در آمریکای لاتین این روند مشاهد نمیشودּ در گزارش آمده است که در کشورهای آمریکای شمالی و اروپای غربی گلوبالیزاسیون به افزایش دستمزدها و رشد اشتغال منجر شده استּ اما اشاره میکند که افزایش دستمزدها اساسا در بخش کارهای تخصصی بوده و شکاف میان در آمد کارگر متخصص و غیر متخصص بیشتر شده استּ در بسیاری از کشورها کارگران غیر متخصص که بخش اعظم کارگران را تشکیل میدهند با افت در آمد و فقر بیشتری مواجه شده اندּ

نکات زیادی در گزارش آی ال او مورد بحث قرار گرفته که پرداختن به همه آنها در حوصلی این نوشته نیستּ آی ال او چه در این گزارش و چه در گزارش سال گذشته خود بر یک “گلوبالیزاسیون عادلانه” تاکید میکند. در این “گلوبالیزاسیون عادلانه” شعارهای دهن پرکن کم نیست مثل: “محور قراردادن مردم”٬”دولت دموکراتیک “٬ “قوانین عادلانه”٬ “توجه بیشتر به مردم”٬ “همکاری جدی تر میان کارگران و نهادهای جهانی” و “یک سازمان ملل موثر تر و با نفوذ تر” و امثال اینها. همه اینها حرفهایی است برای اینکه نشان داده شود که کارگر هم به بازی گرفته شده است. 
آی او تنها “سازمان کارگری” سازمان ملل است. اما در راس این سازمان کارگری نمایندگان کارفرمایان و دولتها که هر دو از یک جنس هستند در این سازمان تصمیم میگیرند. “نمایندگان کارگران” نیز که در بهترین حالت نمایندگان کنفدراسیونهای اتحادیه ای هستند در تصمیم گیری ها یک رای دارند. اما روشن است که همه آنها نمایندگان اتحادیه ها نیستند. بسیاری از آنها از جنس همین شوراهای اسلامی و خانه کارگری های جمهوری اسلامی هستند که بعنوان نماینده کارگر به آنها کرسی داده شده است. اما با وجود این تصمیمهای آی ال او در سیاستهای جهانی تصمیم تلقی نمنیشود و در حد توصیه هایی به تصمیم گیرندگان یعنی دولتها و نهادهای مهمتر عمل میکنند. آنجا که تصمیم گرفته میشود مثل سازمان تجارت جهانی و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و مهمتر از آنها اتحادیه اروپا و نفتا و کنفرانسهای دولتها٬دیگر از حضور نمایندگان کارگران حتی با همین ترکیب موجود و فرمایشی هم خبری نیست.

آی ال او در گزارش خود بر افزایش شکاف میان فقیر و غنی سخن میگوید و اعلام میکند که سیاست کم کردن شکاف میان فقیر و غنی موفق نبوده است. سیاست ایجاد اشتغال بیشتر و بهتر برای کارگران موفق نبوده است. و این کنه نقش آی ال او را بر ملا میکند: دامن زدن به این توهم که گویا قرار بوده است با این “گلوبالیزاسیون” کذایی فقرا از فقر رها شوند و کارگران از بیکاری و کارهای بی تامین و زیر خط فقر رهایی یابند! آی ال او نمیگوید که گلوبالیزاسیون اساسا قرار نبوده است شکاف میان فقیر و غنی را پر کندּ قرار نبوده است شرایط کار و زندگی کارگران را بهبود بخشدּ بلکه برای جلوگیری از پر شدن این شکاف طراحی شده استּ در کل در مقایسه با آن واقعیتی که در زیر لوای گلوبالیزاسیون دارد اتفاق می افتد این گزارش غلیرغم نشان دادن برخی نتایج نا مناسب گلوبالیزاسیون٬ بسیار غیر واقعی و توهم بر انگیز استּ در واقع نقش آی ال او همین است که گلوبالیزاسیون را برای کارگران و مردم قابل هضم و قابل پذیرش سازدּ

یکی از نویسندگان بنام توماس فرید من در کتابش بنام “جهان هموار است٬ تاریخچه مختصر قرن بیستم” در مورد گلوبالیزاسیون میگوید گلوبالیزاسیون همراه با انقلاب تکنیکی و اینترنت جهان را به یک دهکده بزرگ جهانی تبدیل خواهد کرد که در آن همه چیز استاندارد میشود (شبیه سیستم مک دونالد٬ کوکا کولا٬گوسی٬ و غیره) و درآمد و ثروت مردم جهان بتدریج تحت بازار آزاد برابر میشود. این سخن فرید من در واقع لب و لباب گلوبالیزاسیون از منظر سازمان جهانی کار و بسیاری لیبرالهای جهان است. اما همین گزارش آی ال او و آمارهای تکان دهنده ای که از نتایج سیاستها بانک جهانی و صندوق بین المللی پور در کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و آسیا و اروپای شرقی منتشر میشود نشان میدهد که روند٬ درست عکس اینست: بارآوری کار و بهمراه آن ثروتها بطور تصاعدی افزایش مییابد و در عین حال فقر و گرسنگی و نداری نیز به همان نسبت فزونی میگیرد. در هیچ قرنی در تاریخ مدون٬ مرگ از گرسنگی و بیماریهای قابل پیشگیری و سوانح محیط کار به اندازه یک قرن اخیر نبوده است. ..

(در ادامه این بحث پیرامون جنبشهای ضد گلوبالیزاسیون و جایگاه اتحادیه های کارگری و موانع پیشروی طبقه کارگر در عصر جهانی شدن صحبت خواهیم کرد.)
ادامه دارد…