منجلاب راست

منجلاب راست

 

تحرکات و جنجال و نمایشات و جنگ و جدالهایی که در جبهه راست جریان دارد براستی تماشایی و در عین حال نفرت انگیز است. تازه ترین ابراز وجود راست فاشیست سلطنتی بحث حول مخالفت یاسمین پهلوی همسر رضا پهلوی با دادخواهی خانواده های جانباختگان مجاهد بود. او که “یک شبه ره صد ساله پیموده” و به یک چهره مطرح در میان سلطنت طلبان تبدیل شده، یک روز شعار ” مرگ بر چپ و مجاهد” سر میدهد و یک روز شعار” زن زندگی پهلوی” را صادر میکند و یک روز هم تمامیت ارضی را توی سر مردم معترض میکوبد، همسرش را هم که تلاش دارد با بدبختی با ژست متمدن و مدرن ظاهر شود، مدام شرمزده میکند. همین خانم یاسمین این هفته موضع “تمیزی” گرفت و به حامد اسماعیلیون ایراد گرفت که چرا خانواده های اعدام شدگان مجاهد را جزو دادخواهان قرار میدهی. متوجه شدید؟ هزاران و دهها هزار خانواده ای که عزیزانشان را وحشیانه حکومت اسلامی اعدام کرد، چون پرونده شان درست یا نادرست به مجاهد ربط دارد، از نظر ایشان حتی اجازه دادخواهی ندارند! این کاملا بوی فاشیسم و تعفن میدهد و کل آن پوشش مسخره حقوق بشری رضا پهلوی و راستها را برملا میکند. اما این یک اشتباه لپی یا پرت و پلا گویی نیست. این عین خط و سیاستی است که از جبهه و سیاست سلطنت طلبی بیرون می آید. این موضع ضد انسانی در مورد خانواده های دادخواه فقط شامل مجاهد نمیشود، بیشتر از آن شامل چپها و کمونیستهاست. تنها چیزی که هست یاسمین پهلوی چون تجربه سیاسی ندارد، جرات میکند که آنرا بدون ملاحظه و علنا بیان کند. رضا پهلوی و دیگران اما چنین سیاستهایی را امروز پنهان نگه میدارند تا بعدا در روز مبادا از آنها استفاه کنند.  مساله اینست که تمام خانواده هایی که دادخواهی عزیزانشان دامن رژیم پهلوی را هم میگیرد باید ساکت بمانند تا فقط اعدام شدگان پشت بام مدرسه رفاه یعنی وابستگان پهلوی بتوانند مطرح شوند. خوشبختانه اینها کاره ای نیستند و نخواهند شد و گرنه جامعه معلوم نیست به چه منجلابی تبدیل میشد که از گورستان آریامهری هم عقب تر بود.

چنین سخنانی ادامه هتاکی به معترضین در خارج کشور توسط سلطنت طلبان، و کتک زدن و تعرض به مخالفین سلطنت و برخوردهای هیستریک دیگر نظیر اینها و همچنین دفاع پرحرارت سلطنت طلبان از پرویز ثابتی سرکرده منفور و جنایکار ساواک  و کلا دفاع از کارنامه شکنجه و اعدامهای ساواک توسط سلطنت طلبان است که منجلاب راست را آشکارا جلوی چشم همه میگذارد

“ما هیچی نیستیم هیچ جا نیستیم”

با هر روز پیشروی انقلاب زن زندگی آزادی و مشاهده فضای رادیکال جامعه، ماهیت فاشیستی راست سلطنت طلب عیان تر شده و رفتارهای هیستریک و لمپنی و ضد اجتماعی آنها هر روز بیشتر بیرون زده است. وقتی از راست صبحت میکنیم منظور روشن است که جریاناتی است که تحولات اساسی در جامعه را بر نمی تابند. آنها میخواهند سیستم اقتصادی و سیاسی و اداری موجود را حفظ کنند و حداکثر بجای آخوند، یک مشت تکنوکرات مفتخور دیگر را بالای سر جامعه قرار دهند و در عین حال زیر پروبال مذهب و آخوند را هم بگیرند و از آنها تحت عنوان مذهب رسمی و غیره برای تحقمیق جامعه استفاده کنند. آنها حتی زندان ها و شکنجه گران و سیستم سرکوب را هم میخواهند نگه دارند. همان کاری که جمهوری اسلامی کرد و از زندانهای شاه و ساواکی ها و ارتش و پلیس برای به خون کشیدن و سرکوب جامعه استفاده کرد. اکنون راست سلطنت طلب تلاش دارد بقول رضا پهلوی از پاسداران و بسیجی ها و ژنرالها و افسران ارتش برای حفظ نظم در آینده استفاده کند. یعنی این بار سلطنت طلبان در این رویا هستنتد که این نیروهای جنایتکار و سرکوبگر را از جمهوری اسلامی تحویل بگیرند و اوضاع را با استفاده از آنها کنترل کنند. جامعه بارها به اشکال مختلف جواب داده است که این رویایی پوج و مسخره و محکوم به شکست قطعی و کامل است. و همین است که تمام تقلاهای اینها مدام به بن بست و شکست میرسد و رضا پهلوی و بقیه را به سر گیجه و سر درگمی کشانده است.

قرار گرفتن چهره هایی مثل حامد اسماعیلیون و مسیح علی نژاد که بدرجه ای در طیف لیبرال و سکولار قابل تعریفند و محبوبیتی در میان بخشهایی از مردم داشته اند، در کنار سلطنت طلبان و ملی اسلامی ها و رضا پهلوی، مطلقا کمکی به پیشروی راست نمیکند بلکه کل اینها را با هم به قعر میبرد.  اقداماتی نظیر منشور شش نفره که مضمون راست و ناسیونالیستی دارد، اندوخته سیاسی این چهره ها را هم برباد داده و میدهد و آنها را به عنوان زائده سلطنت طلبان نشان داده و میدهد.  به همین دلیل سرهم بندی کردن ائتلافهای اخیر هم جبهه سلطنت طلبان را به هم ریخته است که به رضا پهلوی فحش میدهند و او را خائن و پشت کرده به میهن و امثال اینها میخوانند و بدترین فحشها را نثار همه موتلفین میکنند، و هم طرفداران حامد اسماعیلیون و علی نژاد به آنها پشت کرده اند و آنها را مورد حمله قرار میدهند. هرکس که با رضا پهلوی و سلطنت طلبان نزدیک شود خود را خراب میکند.

اخیرا  در یک برنامه تلویزیونی شهرام همایون با یکی دیگر از چهره های سلطنت طلبان دو آتشه مصاحبه میکرد و هر دو علیه رضا پهلوی و بقیه موتلفین با عصبانیت سخن میگفتند و به او حمله میکردند که او همه چیز را به هم ریخته است و در کنار امثال اسماعیلیون و مهتدی قرار گرفته است و منشورش ضد ملی ضد تمامیت ارضی و امثال اینهاست. شهرام همایون یک مرتبه با چهره ای نا امید از مصاحبه شونده پرسید میدانید برای چه (رضا پهلوی) این کارها را میکند؟” و خودش جواب داد “چون ما هیچی نیستیم. هیچ کجا نیستیم” و این حقیقتی است. تا آنجا که به انقلاب و جامعه بر میگردد راست و بویژه راست سلطنت طلب جایی ندارد و هیچ کجا نیست. و مردم علیه آنهاحتی شروع کرده اند که شعار بدهند. شعارهای ضد شاه و سلطنت این روزها در مناطق مختلف بسیار بیشتر شده است. و این فشار سنگینی را روی کل راستها بویژه سلطنت طلبان گذاشته است.

این تازه هنوز شروع کار است. شواهد نشان میدهد که ائتلاف جدید رضا پهلوی حول منشور شش نفره در حال فروپاشی است و با جابجا کردنها و یکی را کنار گذاشتن و دیگری را آوردن قابل ترمیم نیست. هم اکنون هرکدام علیه دیگری شروع به نقد و حمله کرده است و هر روز شاهد حادتر شدن این اختلافات و تفرقه ها خواهیم بود. که یک نمونه اش همان سخنان ضد انسانی یاسمین پهلوی علیه حامد اسماعیلیون در مورد جنبش دادخواهی است که وسیعا در مدیای اجتماعی مورد حمله و تعرض قرار گرفت.

جامعه ایران با انقلاب زن زندگی آزادی میخواهد به کل دوران چپاول و یکه تازی مذهب و سرکوب و زندان و دیکتاتوری پایان دهد. نمیشود با نسخه سلطنت و حتی جمهوریخواهی و امثال اینها جواب کارگران و زنان و دانشجویان و مردم پیشرو و روشن و آگاه را داد. هرکس که ذره ای با این سیستم سر سازش دارد اگر بازنده قطعی اوضاع نباشد، اما قطعا برنده نخواهد بود.*