قسمت دوم گلوبالیزاسیون و گرایش سرمایه به گشودن بازارهای جهانی پدیده ای تازه نیست. در واقع این یک خصلت ذاتی سرمایه از آغاز شکل گیری آن بوده است. برای اول بار مارکس و انگلس در سال ١٨۴٧ در مانیفست کمونیست براین خصلت سرمایه تاکید کردند: “نیاز به یک بازار دائم التوسعه برای فروش کالاهای خود بورژوازی را به همه جای جهان سوق میدهد. همه جا باید رسوخ کند٬ همه جا جاگیر شود٬ با همه جا ارتباط برقرار نماید. بورژوازی از طریق استفاده از بازار جهانی به تولید و مصرف همه کشورها خصلت جهانی داد و علیرغم آه و اسف فراوان مرتجعین صنایع را از قالب ملی بیرون کشید. رشته های صنایع سالخورده ملی از میان رفته و هر روز نیز در حال از میان رفتن است. جای آنها را رشته های نوین صنایع که رواجشان برای کلیه ملل متمدن امری حیاتی است میگیرد…جای انزوای ملی و محلی کهن و اکتفا به محصولات تولیدی خودی را رفت و آمد و ارتباط همه جانبه و وابستگی همه جانبه ملل با یکدیگر میگیرد. وضع در مورد معنویات نیز همانند وضع درمورد تولید مادیات است. ثمرات فعالیت معنوی ملل جداگانه به دارایی مشترکی مبدل میگردد. شیوه یک جانبه و محدودیت ملی بیش از پیش محال و از ادبیات گوناگون ملی و محلی یک ادبیات جهانی ساخته میشود. بورژوازی از طریق تکمیل سریع کلیه ابزارهای تولید و از طریق تسهیل بی حدو اندازه وسایل ارتباط همه و حتی وحشی ترین ملل را به سوی تمدن میکشاند. بهای ارزان کالاهای بورژوازی همان توپخانه سنگینی است که با آن هر گونه دیوارهای چین را در هم میکوبدو لجوجانه ترین کینه های وحشیان نسبت به بیگانگان را وادار به تسلیم میسازد. وی ملتها را ناگزیر میکند که اگر نخواهند نابود شوند شیوه تولید بورژوایی را بپذیرند و آنچه را که به اصطلاح تمدن نام دارد نزد خود رواج دهند بدین…
Continue Reading گلوبالیزاسیون و طبقه کارگر