سیل یک فاجعه طبیعی نیست

سیل یک فاجعه طبیعی نیست

فاجعه سیل و آبگرفتگی بار دیگر زندگی صدها هزار نفر از مردم را در ایران دچار آسیب و مشقت بسیار کرده است. حدود دو هفته است که در مناطق وسیعی از ایران سیلابها وضعیت مردم را تماما بهم ریخته اند. جریان سیل و آبگرفتگی ابتدا در خوزستان و استانهای جنوبی شروع شد و خسارات و آسیبهای زیادی وارد کرد. اما در روزهای بعد استانهای دیگری را نیز در بر گرفت. تاکنون صدها شهر و روستا در حداقل ۲۰ استان دچار خسارات و معضلات ناشی از سیل و آبگرفتگی و جاری شدن فاضلابها به خانه ها و ویرانی و خسارات به اموال مردم شده اند. مناطق سیلزده بسیار وسیع است. استانهای جنوبی بیشترین آسیب را دیده اند. گزارشها گویای اینست که در استانهای هرمزگان، همدان، بوشهر، خوزستان، ایلام، لرستان، فارس، قزوین، یزد، کرمان، خراسان، سیستان و بلوچستان، زنجان، قزوین، گیلان، مازندران، آذربایجان، اصفهان، گلستان، و کهگیلویه و بویر احمد سیل خسارات زیادی به مردم وارد کرده است. گفته میشود شهر برازجان تماما زیر آب رفته و مردم به پشت بامها پناه برده اند. شهرهای دیگر هم بخشها زیر آب رفته اند. در شهرها و مناطق مختلفی خانه ها یا ویران شده یا خسارات و اسیبهای جدی دیده اند و غیر قابل سکونت شده اند، جاده ها تخریب شده از بین رفته، اتومبیلها و اموال مردم دچار خسارات بسیار وسیع شده، زمینهای کشاورزی زیر آب رفته ، و کسب و کار مردم تماما مختل شده است. در بیشتر مناطق آب آشامیدنی مردم دیگر قابل استفاده نیست. فاضلابها به درون خانه ها جاری شده اند و آلودگی های خطرناکی ایجاد کرده اند. بسیاری از افراد و خانواده ها در استانهای جنوبی در محاصره سیل مانده اند و از غذا و دارو و امکانات زیستی برخوردار نیستند. گزارشها تاکنون از قربانی شدن 9 نفر از مردم در استانهای بوشهر و هرمزگان و گیلان خبر میدهند. اما بیم آن میرود که تلفات بیش از این تعداد باشد. در یک کلام بلای سیل و آبگرفتگی کنونی بسیار وسیع و تکان دهنده است. فیلمها و گزارشها نشان میدهند که این فاجعه ای براستی وحشتناک و به نحو باور نکردنی ای فاجعه آمیز است. هزاران نفر دچار بی سر و سامانی و آوارگی و دربدری شده اند. مردمی که اسیر سیل شده اند حق دارند از مقامات و دست اندرکاران حکومت عمیقا عصبانی و خشمگین باشند که چرا با اینکه هر سال این بلا بر سر آنها نازل میشود، تاکنون کاری نکرده اند و اکنون هم کاری نمیکنند؟ چرا با وجود اینکه تمام پیش بینی ها حاکی از تکرار این فاجعه بود، اقدامی صورت نگرفت و امکانات و بودجه ای صرف مقابله با سیل و ایمن سازی زندگی مردم نکردند؟ بارها کارشناسان مختلف به این وضعیت اعتراض کردند و راه بجایی نبرده اند. چرا سدسازیهای لازم صورت نگرفته است؟ چرا رودخانه ها و کانالها لایروبی و آماده سازی نشده است؟ برعکس مافیای حاکم بر این کشور برای پول پارو کردن از جیب مردم دست به اقداماتی در جهت بدتر کردن شرایط زده و اوضاع را فاجعه بار کرده است. از جمله خانه سازیها و بساز و بفروشهای غیر استاندارد در مسیرهای آب و مسدود کردن کانالها، مداخلات در بستر رودخانه ها و ساختمان سازی در حریم رودخانه ها، احداث سازه ها در نزدیکی نقاط پر خطر سیلاب، از بین بردن جنگلها و درختها، بی توجهی به پهنه بندی خطر در توسعه عمرانی شهرها نمونه هایی از اقداماتی است که در بسیاری از مناطق باعث راه افتادن سیل در شهرها و روستاها شده است و زندگی مردم را نابود کرده است. یک نکته تکان دهنده اینست که بسیاری از مناطق سیل زده مثل یزد و سیستان و بلوچستان و خوزستان و ایلام و بوشهر جزو مناطقی هستند که هر سال در بخشی از سال از خشکسالی و ریزگردها و طوفانهای صحرایی زندگی مردم دچار خسارت و مشقت میشود، و در پاییز و زمستان سیل و آب و باران زندگی شان را نابود میکند. مردم مناطق سیل زده وسیعا خشمگین و عصبانی هستند و اعتراضات علیه دست اندرکاران حکومتی گسترش یافته است. خیلی ها مقامات حکومتی را به باد فحش و لعن و ابراز انزجار گرفته اند. چرا که به چشم خود می بینند که میشد مانع این وضعیت شد و کاری نکردند. یا کارهایی بر عکس کردند و اوضاع را بدتر نمودند. روشن است که سیل و آبگرفتگی با توجه به همه شرایط موجود یک فاجعه طبیعی نیست. در قرن و بیست و یکم سیل مطلقا نباید زندگی مردم را دچار ناهنجاری و فاجعه کند. در خیلی از کشورها از نیروی آب و سیل به نحو مثبتی برای زندگی مردم استفاده میکنند و با سد سازیها و ایجاد دریاچه های مصنوعی و غیره کشاورزی و فضا و محیط زندگی را برای مردم مطبوع تر میکنند. بهرحال هیچکس تردید ندارد که ثروتهای عظیمی که در این مملکت وجود دارد براحتی امکان میدهد که مانع این فجایعی شد که شاهدش هستیم. در نزاعها و رقابتهای بخشهای مختلف حکومت همین روزها این واقعیت رو شده است که حتی بودجه و هزینه های میلیاردی ای را عده ای از حکومتیان تحت عنوان بودجه”مقابله با بحرانهای غیر مترقبه” گرفته اند و بالا کشیده اند. از بین بردن جنگلها توسط مافیای حاکم در گیلان و مازندران نیز به نابودی محیط زیست سرعت میدهد. مردم حق دارند عمیقا خشمگین و عصبانی باشند و نسبت به حکومتیان ابراز انزجار و نفرت کنند. این حکومت با تحمیل فقر و گرانی و بی تامینی به اندازه کافی زندگی مردم را غیر قابل تحمل نموده است. و هر سال بلایایی از این دست نیز در مناطق وسیعی فاجعه می آفریند و آوارگی و ناهنجاری و درد و رنج بیشتری برای مردم محروم ایجاد میکند. قربانیان سیل و لطمات و آسیبهای ناشی از سیل و آبگرفتگی را باید مستقیما به حساب حکومت مفتخوران اسلامی گذاشت و با صدای رسا آنها را مورد تعرض قرار داد. اکنون که فاجعه وارد شده است و مردم را آواره کرده، باید فورا برای همه مردم بی مسکن امکانات زندگی و سرپناه تامین کنند، به کسانی که خسارت دیده اند باید غرامت بپردازند، به کسانی که کار و محل درآمدشان را از دست داده اند باید بیمه بیکاری بپردازند. فورا نیروها و امکانات اضطراری برای مقابله با سیل و آبگرفتگی بیشتر، باید بسیج شود و باید دست به کار مقابله با آبگرفتگی های بیشتر شوند. فاجعه سیل را باید به فاجعه برای حکومت اسلامی تبدیل کرد و آنها را زیر ضرب خواستها و اعتراضات گسترده قرار داد. مردم مستحق زندگی بهتری هستند. منتشر شده در نشریه انترناسیونال شماره 898

12Hassan Mohamadi, Masoud Azarnoush and 10 others8 sharesLikeCommentShare