Category: تحلیلی

مقابله با محور روس و چین و چپ “ضد امپریالیست”

چپ ضد امپریالیست هم مثل همه گرایشات دیگر از نظر سیاسی یک طیف گسترده (از نظر تنوع سیاسی) را تشکیل میدهد. . تا آنجا که به نوع ایرانیش مربوط میشود برخی نظیر حزب توده و اکثریت آنچنان از نظر سیاسی و عملی به دامن ارتجاع غلطیده اند که دیگر نام چپ از سرشان زیادی است. برخی تا لبه درغلطیدن به ارتجاع رفته اند نظیر همین جریان کوروش مدرسی که در انقلاب 88 و در موارد دیگری مثل دفاع از حسن نصرالله و غیره سیاست ارتجاعی را در پیش گرفت و باید دید بعد سرنوشتش به کجا میرسد و تمام هویتش را نفرت پراکنی علیه حزب کمونیست کارگری تعریف کرده، و برخی هم تلاش کرده اند در سیاست هر طور شده به دامن راست نغلطند اما در ایدئولوژی و سنت فکری همان خط و سنت چپ ضد امپریالیست را دنبال میکنند.


Continue Reading مقابله با محور روس و چین و چپ “ضد امپریالیست”

کمونیسم و طبقه کارگر

نام کارگر همه جا با کمونیسم پیوند یافته است. کمونیستها خودرا با کارگر و طبقه کارگر معرفی و تداعی میکنند و کمونیسم را بعنوان جریانی متعلق به طبقه کارگر معرفی میکنند. کارگران نیز هرجا علیه سیستم و شرایط موجود بپاخاسته اند خود را با چپ و کمونیسم پیوند داده اند. سرمایه داران و کارفرمایان و حکومتهای سرمایه نیز هرجا که میخواهند کارگران را سرکوب کنند آنها را به کمونیستها میچسبانند و تلاش کمونیستها برای سازماندهی و آگاهگری در میان کارگران را توطئه ای برای نابود کردن کل جامعه قلمداد میکنند. سوال اساسی اینست که رابطه طبقه کارگر با کمونیسم چیست؟ آیا بدون طبقه کارگر کمونیسم معنا دارد؟ و آیا بدون کمونیسم طبقه کارگر میتواند به اهداف طبقاتی خود برسد؟ قبل از هر بحثی این را تاکید کنم که وقتی از کمونیسم سخن میگوییم بحث ما اینجا در مورد کمونیسم کارگری یعنی همان کمونیسم مارکس است. و به دیگر رگه هایی که خود را کمونیسم میخوانند اینجا کاری نداریم. کمونیسم جنبش و تفکری جدا از طبقه کارگر نیست. کمونیستها یک فرقه جدا از کارگران نیستند که قرار است کارگران را به خود جلب کنند و به کمک کارگران قدرت را بگیرند. به عبارت دیگر کمونیسم بدون طبقه کارگر معنا ندارد. کمونیسم یعنی اعتراض و حرف دل کارگر آگاه. یعنی کارگری که به منافع طبقاتی خویش آگاه است. از نظر تاریخی نیز کمونیسم از دل طبقه کارگر برخاسته است و چیزی جز سیاست و هدف و اعتراض طبقه کارگر به کل سیستم ستم و استثمار سرمایه داری را بیان نمیکند. کارگری که به منافع طبقاتی خود آگاه باشد مستقل از اینکه خود را اینگونه بنامد یانه، کمونیست است. یعنی ضد حاکمیت طبقاتی است. ضد سرمایه داری است. ضد استثمار انسانها توسط انسانهای دیگر است. و برابری طلب و انسان دوست است. ضد سرمایه داری اولین نکته اینست که کارگر به حکم زندگی…

Continue Reading


Continue Reading کمونیسم و طبقه کارگر

گلوبالیزاسیون و طبقه کارگر

قسمت دوم گلوبالیزاسیون و گرایش سرمایه به گشودن بازارهای جهانی پدیده ای تازه نیست. در واقع این یک خصلت ذاتی سرمایه از آغاز شکل گیری آن بوده است. برای اول بار مارکس و انگلس در سال ١٨۴٧ در مانیفست کمونیست براین خصلت سرمایه تاکید کردند:  “نیاز به یک بازار دائم التوسعه برای فروش کالاهای خود بورژوازی را به همه جای جهان سوق میدهد. همه جا باید رسوخ کند٬ همه جا جاگیر شود٬ با همه جا ارتباط برقرار نماید. بورژوازی از طریق استفاده از بازار جهانی به تولید و مصرف همه کشورها خصلت جهانی داد و علیرغم آه و اسف فراوان مرتجعین صنایع را از قالب ملی بیرون کشید. رشته های صنایع سالخورده ملی از میان رفته و هر روز نیز در حال از میان رفتن است. جای آنها را رشته های نوین صنایع که رواجشان برای کلیه ملل متمدن امری حیاتی است میگیرد…جای انزوای ملی و محلی کهن و اکتفا به محصولات تولیدی خودی را رفت و آمد و ارتباط همه جانبه و وابستگی همه جانبه ملل با یکدیگر میگیرد. وضع در مورد معنویات نیز همانند وضع درمورد تولید مادیات است. ثمرات فعالیت معنوی ملل جداگانه به دارایی مشترکی مبدل میگردد. شیوه یک جانبه و محدودیت ملی بیش از پیش محال و از ادبیات گوناگون ملی و محلی یک ادبیات جهانی ساخته میشود. بورژوازی از طریق تکمیل سریع کلیه ابزارهای تولید و از طریق تسهیل بی حدو اندازه وسایل ارتباط همه و حتی وحشی ترین ملل را به سوی تمدن میکشاند. بهای ارزان کالاهای بورژوازی همان توپخانه سنگینی است که با آن هر گونه دیوارهای چین را در هم میکوبدو لجوجانه ترین کینه های وحشیان نسبت به بیگانگان را وادار به تسلیم میسازد. وی ملتها را ناگزیر میکند که اگر نخواهند نابود شوند شیوه تولید بورژوایی را بپذیرند و آنچه را که به اصطلاح تمدن نام دارد نزد خود رواج دهند بدین…

Continue Reading


Continue Reading گلوبالیزاسیون و طبقه کارگر

حکومت چپاول و اقتصاد قاچاق

کاظم نیکخواه همه میدانند که اقتصاد جمهوری اسلامی اساسا از طریق قاچاق میچرخد. قاچاق مواد مخدر، قاچاق کالا، قاچاق ارز، قاچاق انسان، قاچاق تروریست. حکومت اسلامی کلا حکومت تقلب و دورویی و قاچاق و جعل و دزدی است. سرمایه دارانی که در حول و حوش این حکومت پرورده میشوند اساسا از راههای قاچاق ثروتهای انبوه کسب میکنند. در ماههای اخیر با محاصره اقتصادی دولت آمریکا، قاچاق ارز رونق بیشتری یافته و به یکی از روزنه های مهم قاچاق اقتصادی تبدیل شده است. یک راه مهم قاچاق ارز مرزهای افغانستان به مشهد است. بنا به گزارش خبرگزاری “ایران وایر” در سال جاری، به ویژه در ماه‌های اخیر، انتقال غیرقانونی دلار از افغانستان به ایران به شدت افزایش یافته و این کار به یک شغل پر درآمد برای صرافان و قاچاق بران پول در افغانستان تبدیل شده است: “از میان ۴۰۰ صراف که در یک پاساژ مصروف فعالیت هستند، بین ۸۰ تا ۱۰۰نفر آن ها در انتقال غیرقانونی دلار به ایران دست دارند که به طور مستقیم دلار را به نرخ پایین از بازارهای افغانستان خریداری می‌کنند و پس از انتقال آن در مشهد، به قمیت بالاتر به فروش می‌رسانند”. بنا به این گزارش قاچاق دلار از افغانستان به ایران، با همکاری سربازان مرزی صورت می‌گیرد و دلالان و قاچاقبران بخاطر انتقال دلار به جمهوری اسلامی به سربازان مرزی پول پرداخت می‌کنند و با جعبه های پر از دلار اجازه خروج از افغانستان را میگیرند. اما در ایران با مشکلی مواجه نمیشوند. به دلیل حضور موسسات بین‌المللی و نیروهای آمریکایی در افغانستان، پس از “افغانی”، دلار دومین پول پر کاربرد در کشور افغانستان است. چندی پیش «رویترز» گزارش داد که روزانه بین دو تا سه میلیون دلار از مرزهای افغانستان بگونه‌ای غیر قانونی خارج و به ایران منتقل می‌شود. یافته‌های رویترز نشان می‌داد که تعدادی از رانندگان تاکسی که از ولایت هرات…

Continue Reading


Continue Reading حکومت چپاول و اقتصاد قاچاق

رتبه اول ایران در پولشوئی

موسسه “بازل” که یک موسسه بین المللی برای کنترل پولشوئی در سطح دنیاست امسال هم در میان ١۴۶ کشور مورد بررسی، ایران را از نظر امکان پولشوئی در رتبه اول قرار داد. (هورا! بالاخره در یک چیزی اول شدیم!)


Continue Reading رتبه اول ایران در پولشوئی

کنفرانس راستها در واشنگتن٬ یک سرشکستگی دیگر

انترناسیونال ۴۴۸ برای نقد و افشای تجمعی که بنام “کنفرانس گذار به دموکراسی روزهای هفتم و هشتم ماه ﺁوریل (۲۰۱۲) در واشنگتن برگزار شد٬ کافی است کسی اخبار و رویدادها و اسامی شرکت کنندگان این کنفرانس را بازگو کند. این یکی دیگر از کنفرانسهایی بود که به اصطلاح قرار است ﺁلترناتیو راست و بورژوایی و مطلوب غرب را شکل دهد. اما فضای این کنفرانس بخوبی نشان میداد که چقدر کار در ایران برای جریانات بورژوایی و راست و ضد انقلاب و بویژه طرفدار جمهوری اسلامی سخت شده است. بسیار مشکل است که انسان حقارت و زبونی ای که در فضای این کنفرانس موج میزد را با زبانی متین و محترمانه انعکاس دهد. واقعا اگر پوشش فعال رسانه های فارسی زبان ﺁمریکائی و غربی نبود٬ این تجمع حدودا ۲۰ نفره حتی اسمش هم جایی برده نمیشد و کسی از ﺁن به نام دهن پرکن “کنفرانس” یاد نمیکرد. (بی بی سی تعداد را پنجاه نفر گزارش کرد) اما خود همین که صدای ﺁمریکا و بی بی سی و رادیو فردا و امثالهم که سیاست رسمی دول ﺁمریکا و غرب را دنبال میکنند٬ چنین تجمعی را با ﺁب و تاب و بزرگنمایی مطرح مینمایند و به ﺁن دخیل می بندند٬ نیز خود گویای وضعیت ناجوری است که کل بورژوازی در ﺁن گرفتار ﺁمده است و جداگانه باید به ﺁن پرداخت. این کنفرانسی بود که جریانات راست و بعبارت دقیقتر راستهای طرفدار جمهوری اسلامی٬ یعنی راست ترین جناح اپوزیسیون راست ابتکار ﺁنرا در دست داشتند. اسم خودرا جمهوریخواه و دموکراسی طلب و سبز و سکولار و امثال اینها میگذارند. در میان ﺁنها کسانی مثل محسن سازگارا٬ نوری زاده٬ و فاطمه حقیقت جو و علی افشاری٬ نامهایی ﺁشنا و گویای اهداف و حال و هوای این کنفرانس کذایی است. در این کنفرانس بنا به گفته یکی از شرکت کنندگانش حتی بکاربردن واژه “براندازی” ممنوع بوده…

Continue Reading


Continue Reading کنفرانس راستها در واشنگتن٬ یک سرشکستگی دیگر